املای کلمات متشابهی که با حرف( ش ) شروع می شوند
شادروان/ شادُرْوان:
شادْروان: مرکب از دو کلمة«شاد» و «روان» است و معادل«مرحوم» عربی است.
شادُرْوان: (به ضم«د») پردة بزرگ مجلل که در قدیم در برابر ایوان یا درگاه شاهان و امیری میآو یختهاند.
شَبَحْ/ شَبَه:
شبح: سیاهی که از دور به نظر آید(جمع آن« اشباح» است.)
شَبَه: واژه فارسی است به معنای«نوعی سنگ سی اه و براق در عین حال کم ارزش»(معرب آن«سَبَق» است.)
شست/ شصت:
شست: انگشت بزرگ و پهن دست و پا.
شصت: عدد شصت(هر دو واژه فارسی است).
شِیب/ شَیْب:
شیب: (بر وزن«نیک») واژه فارسی است به معنای«فرود»(در مقابل فراز).
شیب: (بر وزن«غیب») واژة عربی است به معنای«پیری»