املای کلمات متشابهی که با حرف( ف ) شروع می شوند
فطرت/ فترت:
فطرت:(به کسر اوّل و سکون دوم) سرشت، طبیعت، خصوص یت هر موجود از آغاز خلقتش.
فترت: (به فتح اوّل و سکون دوم) فاصلة میان ظهور دو شخص بزرگ یا دو دوران خوشبختی و مجازاً به معنای«دورة رکود و سستی و ب یحاصلی میان دو دوره فعالیت».
فطیر:
آرد سرشتهای که تخمیر نشده باشد. املای این کلمه به همین صورت صحیح است نه با«ت»(فت یر).
فهرس/ فهرست:
هر دو به یک معناست، ولی در فارسی باید« فهرست» نوشت