املای کلمات متشابهی که با حرف( س ) شروع می شوند
ساروج/ صاروج:
ساروج: مادّهای مرکب از آهک و خاکستر و ریگ آمیخته به آب که در بنّایی به کار م یرود. این کلمه، فارسی است، معرّب آن«صاروج» است. در فارسی بهتر است با حرف«س» نوشته شود.
ستبر/ سطبر:
هر دو به معنای«درشت و کلفت» آمده و واژة فارسی است. امروزه باید با حرف«ت» و به صورت«ستبر» نوشت.
سَفَر/ سِفَر:
این دو کلمه در املا یکسان اما در تلفظ و معنا متفاوتاند:
سَفَر: حرکت از محلّی و رفتن به محلّ نسبتاً دور.
سِفْر: (به کسر اوّل و کسر دوم) به معنای«ک تاب». و خاصّه در مورد هر یک از کتابهای عهد عتیق(تورات) به کار میرود. جمع هر دو کلمه«اَسفار» است.
سفیر/ صفیر:
سفیر: پیامآور.
صفیر: صدا، فریاد.
سُكینه/ سَكینه:
سكینه: (به ضم اوّل و فتح دوم) نام دختر امام حسین(ع):
سكینه:(به فتح اوّل) بر وزن«سقیفه» به معنا ی«مهابت و وقار»، نام چیزی که در تابوت بنی اسرائیل بود، رحمت.
سموم/ سموم:
سُموم: (به ضم اوّل) جمع سَمّ و به معنای«زهرها»ست.
سَموم: (به فتح اوّل) اسم مفرد و جمع آن«سمائم» است یعنی«باد سوزان و زهرآلود و مهلكی که در مناطق گرم،خاصّه در عربستان میوزد و گیاهان را م یخشکاند و غالباً باعث مرگ جانداران میشود
سوق/ سوق:
سوق:(بر وزن«ذوق») به معنای راندن است.
سوق:(بر وزن«دوغ») به معنای بازار است.
سوک/ سوگ:
به معنای عزا و ماتم. املای آن به هر دو صورت یعنی با«ک» و«گ» صحیح است.