ضرب المثل ها و کنایه های فارسی که با حرف ( ش ) شروع می شوند
حرف ش
• شاخ به شاخ کسی گذاشتن : با قوی تر از خود ، مجادله کردن .
• شاخ و شانه کشیدن : تهدید کردن .
• شاهنامه آخرش خوش است : باید در انتظار پایان کار بود . همیشه در اول کار نباید قضاوت کرد
• شتر بابارش گم می شه : نا امن بودن مکانی
• شتر در خواب بیند پنبه دانه ؟ : کنایه از آدمی است که آرزوهای دور و دراز و حتی بعید و نشدنی دارد
• شتر دیدی ، ندیدی : آنچه دیدی ، ندیده بگیر .
• شتر سواری دولا دولا نمی شود : کار را باید با آگاهی انجام داد. کار مهم و بزرگ را در نهان نمی توان انجام داد .
• شتری که در خانه ی همه را می زند : عاقبتی که برای همه است
• شریک دزد و رفیق قافله : آدم دو رو و منافق .
• شش ماهه به دنیا آمده : در کارها زیاد عجله می کند .
• شکمی از عزا در آوردن : بعد از گرسنگی طولانی ، غذایی گوارا خوردن
• شلم شوربا : بی نظم و ترتیب .
• شمر ، جلودارش نمیشه : یعنی بسیار آدم شروری است
• شمشیرش به ابر می رسد : مقتدر و تواناست .
• شنیدن کی بود مانند دیدن : شنیده ها را نباید باور کرد . هرگاه با چشم خودت ندیدی شایعات را باور نکن
• شورش را در آوردن : زیاده روی و از حد گذشتن .
• شیر خشتی مزاج است : با همه کسی می تواند زندگی کند .
• شیر مرغ : چیز نایاب .
• شیره به سر کسی مالیدن : کسی را به ناچیزی خرسند کردن .
• شیری یا روباه : کامروا باز گشته ای یا ناکام ؟