ضرب المثل ها و کنایه های فارسی که با حرف ( ف ) شروع می شوند
حرف ف
• فردا را که دیده است ؟ : دم را غنیمت شمار و خوش باش .
• فردا هم روز خداست : لازم نیست همه کارها را امروز انجام دهید .
• فرو مایه هزار سنگ بر می دارد و طاقت سختی نمی آورد: بی تحمل و طاقت بودن افراد بدکار
• فکر نان کن که خربزه آب است : امور سطحی و کم ارزش را رها کن و به مسائل مهم تر بیندیش دل به چیزهای بیهوده نبند.
• فلانی اجاقش کوره: منظور از کسی است که بچه دار نمی شود
• فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه: هیچ گاه از ظاهر کسی نمی توان قضاوت کرد
• فهم سخن چون نکند مستمع قوت طبع از متلکم بجوی: فهمیدن سخنان گوینده در هنر سخن گفتنش نهفته است
• فیلش یاد هندوستان کرده : به یاد گذشته ها و خاطراتش افتاده است .