املای کلمات متشابهی که با حرف( ح ) شروع می شوند
حوزه/ حوضه:
حوزه: ناحیه(اعم از کوچک و بزرگ).
حوضه: مقدار زمینی که رودخانهای آن را مشروب میکند. حوضه را نباید با«آبگیر» اشتباه کرد، آبگیر«پهنهای است که آب آن به یک رود میریزد». بنابراین«آبگی ر» در سرچشمة رود و «حوضه» در پایین رود قرار دارد.
حوله/ هوله:
این کلمه به معنای«دستمال پرزدار مخصوص خش کاندن دست و صورت و یا تن است» و به احتمال مقرون به صحت اصل آن«حُلّه»(نوعی پارچة کتانی ظریف و منقّش) است. بنابراین باید با«ح» حطّی و به شکل حوله نوشته شود، نه هوله.
حایل/ هایل:
حایل: اسم است به معنای«آن چه میان دو چیز واقع شود و مانع اتصال آنها باشد».
هایل: صفت است به معنای«ترسناک، هول ناک».
حِلف/ حَلف:
حلف: (به کسر اوّل) عهد و پیمان«حِلف الفضول» پیمان جوانمردان.
حلف: (به فتح اوّ) سوگند.
حور/ هور:
حور: کلمة عربی به معنای«زی بای بهشتی»
هور: واژة فارسی به معنای«خورشی د».
حیات/ حیاط:
حیات: زندگي
حیاط: فضای سرگشودة درون خانه که اطرافش دیوار است