
راهنمای حل جدول (معنای لغاتی که با حرف (ی) شروع می شوند
=یا (حرف عطف- حرف ربط)
=یائس (عقیم - نازا- نومید- ناامید)
=یابس (خشک- سفت- سخت)
=یابو (اسب بارکش )
=یاخته (سلول)
=یاد (حافظه- ذهن- خاطر)
=یاد جوانی کردن (تشبیب)
=یادداشت (نت)
=یاد گرفتن (آموختن)
=یار (دوست - رفیق - محبوب- همدم)
=یارا (نیرو - جرات)
=یاران ( حفده )
=یار توتون (تنباکو)
=یار دیرین کره (مربا)
=یار رامین (ویس)
=یار سلامان (ابسال)
=یار سوزن (نخ)
=یارغو ( بازخواست ، محاکمه ، دعوا ، منازعه )
=یار قوری (کتری)
=یار کره (مربا)
=یارگان ورزشی (تیم)
=یارگی ( یارایی ، توانایی )
=یارنامه ( نیکنامی ، کارنیک )
=یار و مصاحب (قرین)
=یار و همنشین (مونس- همدم)
=یار و یاور (پشت و پناه)
=یاره (توان - طاقت - جرات- زهره- یارا- قدرت)
=یاری ( دوستی ، همدمی )
=یاری رسانی ( امداد )
=یاریگر (ممد - یارمند- مددکار)
=یازده (اا)
=یازش ( قصد ، آهنگ ، بالیدگی ، نمو)
=یازه ( کشش ، لرزه ، جنبش )
=یاس ( سمن)
=یأس ( نا امیدی ، نومیدی )
=یاسان ( سزاوار ، لایق ، درخور )
=یاسج - یاسچ (تیر- تیر پیکان دار)
=یاسر (سهل - آسان)
=یاشماق (نقاب)
=یاغی (الود- متمرد- سرکش- نافرمان- گردنکش)
=یاغیگری ( نافرمانی - سرکشی - تمرد )
=یافر (رقاص- بازیگر)
=یافه ( یاوه ، بیهوده ، ناپدید ، سردرگم ، پریشان )
=یاقوت (یاکند)
=یاقوت زرد (زبرجد)
=یاقوت سرخ (بهرامن- لعل-رمانی)
=یاقوتی به رنگ دانه انار (رمانی)
=یاکند (یاقوت)
=یال (موی گردن اسب و شیر)
=یال اسب (فژ-فش- خش- پش)
=یالغوز ( بی قید - بی زن و بچه )
=یالمند ( عیالمند)
=یاله (شاخ گاو)
=یام (اسب چاپار)
=یانه (تخم کتان- هاون)
=یاور (دسته هاون)
=یاور ( مددکار )
=یاوند (پادشاه )
=یاوندان ( پادشاهان )
=یاوه (بی هوده - عبث)
=یباب (خراب- ویران)
=یبس (خشکی)
=یبوست (خشک شدن- خشکی)
=یتاق ، یتاغ ( نگهبانی- کشیک)
=یتاقی ( پاسبان- نگهبان)
=یتیم خانه ( دارالایتام )
=یخچال طبیعی (توچال)
=یخدان ( یخچال )
=یخرفت (مورن)
=یخه (گریبان)
=ید (دست)
=یدک (ینگه)
=یدکی (زاپاس)
=یرا (چین و شکن- چین و چروک پوست)
=یراق (زین و برگ)
=یراق اسب (استام)
=یراق ساز (سراج)
=یرقان (زردی)
=یرلیغ (فرمان خان مغول)
=یرمر (انتظار- نگرانی)
=یرمع (فرفره- بادفر)
=یرمغان ( ارمغان )
=یرنا (حنا)
=یرنداق (چرم خام)
=یزدان ( خدا - ایزد )
=یزدان پرست ( خدا پرست )
=یزنه (آیزنه - شوهر خواهر)
=یسار ( فراخی ، توانگری )
=یساول (جلودار)
=یسر (سهولت- آسانی)
=یسیر ( اسیر )
=یشت (پرستش- ستایش)
=یشک (دندان- دندان تیز)
=یشمه (چرم خام)
=یعسوب (زنبور نر)
=یعفور (غزال- آهو)
=یعقوب (کبک نر)
=یعقوب فرانسوی (ژاکوب)
=یعمور (بزغاله)
=یغظان ( بیدار - هوشیار )
=یغما (غارت- چپاول- تاراج)
=یفاع ( زمین بلند - پشته )
=یقه چرکین ( تنگدست - بیچاره)
=یقین ( بی گمان - بی شبهه )
=یکان (آحاد- یگانه - بی همتا- یکه)
=یکای پرتو زایی ( بکرل )
=یکباره ( ناگهان - یکسره)
=یک پهلو ( یک دنده- لجوج )
=یک پنجم (خمس)
=یکتا ( تنها - یگانه - بی همتا - بی مانند - بی نظیر )
=یک توپ پارچه (رول)
=یک تیغ ( یکسره - متحد - یکدست - مطلق )
=یک جانبه ( یکطرفه )
=یک جور ( یکسان - یکدست)
=یک چند ( مدتی- روزگاری)
=یک چهارم هر چیز (ربع)
=یک داروی مناسب برای بدنسازان (سوما)
=یک دسته جزیره در شمال اقیانوس اطلس واقع درغرب پرتقال (آزور)
=یک دسته سرباز روسی (اتریاد)
=یکدل ( موافق - متحد - بی ریا- یکرو)
=یک دنده ( لجوج -سرسخت - خودرأی )
=یکدندگی ( لجاجت -پافشاری)
=یک دهم (عشر- دسی)
=یکدیگر را خواندن ( تداعی )
=یکروئی ( بی ریایی- سادگی)
=یک زبان ( هم آواز- هم آهنگ- متفق-هم صدا)
=یکسان ( مساوی- برابر-یک جور)
=یک سوار ( تک سوار - یکه سوار- یکه تاز )
=یک سوم من (میلی)
=یک شرکت هواپیمای ایرانی (ساها)
=یک ششم (سدس)
=یک صدم دلار ( سنت )
=یک صدم فرانک (سانتیم)
=یکصدم متر ( سانتی متر )
=یک گونه ( همرنگ- یکرنگ - یکسان)
=یک لنگه پا ( دست تنها )
=یک مارک کرم معروف آلمانی (نیوا)
=یکنواخت ( یکرنگ- یک جور )
=یک نوع خوراک روسی که از فیله گوشت و خامه درست می شود (بیف استراگانف)
=یک نوع گل سرخ بی بو (انفقون)
=یک ویروس یارانه ای که فایل های کام را آلوده می کند (آی آن دای)
=یکه ( تک- تنها -یگانه- بی نظیر- بی همتا)
=یکی از آتشکده های بزرگ پارسیان (آذر مهر)
=یکی از آداب نوروزی (خرید لباس نو- عیدی دادن)
=یکی از آهنگهای موسیقی ایرانی ( چارگاه )
=یکی از ارکان کعبه (رکن عراقی- رکن یمانی)
=یکی از اصیل ترین داستان سرایان انگلیس و خالق طاووس سفید (لاورنس)
=یکی از الحان باربد (قفل رومی-نوشین باده- ناقوسی)
=یکی از بخش های اوستا که در مراسم مذهبی خوانده می شود (یسنا- یشتا)
=یکی از بخشهای شهرستان کلیبر که آب معدنی معروف ایسی سو در آنجا واقع شده است (آبش احمد)
=یکی از بخشهای شهرستان نائین در استان اصفهان (انارک)
=یکی از پر بیننده ترین سریالهای پلیسی تلویزیون (ناوارو)
=یکی از پنج گنج نظامی (اسکندر نامه)
=یکی از برندگان نوبل فیزیک (لیا فرانک)
=یکی از بزرگترین سردارهای نظامی ایران در عهد شاه عباس (الله وردی خان)
=یکی از بیماری های استخوانی (نقرس)
=یکی از جزایر چها گانه که کشور ژاپن را تشکیل می دهند ( یزو)
=یکی از جهات اربعه ( جنوب - شمال- مشرق- مغرب-)
=یکی از حرکات با اعراب کلمه (ضمه- فتحه- کسره)
=یکی از خطوط اسلامی شبیه به نسخ (ریحانی)
=یکی از خطهای قدیمی (هیراتیک)
=یکی از دو برادر فریدون (کیانوش)
=یکی از دو شعب به نخلستان یمانیه (ابیم)
=یکی از روستاهای آذربایجانشرقی در دهستان بروان غربی بخش ترکمان چای شهرستان میانه (قریب دوست)
=یکی از روشهای چاپ بر روی پارچه (باتیک)
=یکی از زنان امام حسین (رباب)
=یکی از زیر سبک ها در داستان های علمی تخیلی (سایبر پانک)
=یکی از سرداران کوروش (ابرداد)
=یکی از سه آتشکده بزرگ عهد ساسانیان (آذرگشسب- برزین)
=یکی از سه تفنگدار (آرامیس)
= یکی از سه خواهر انگلیسی (شارلوت- امیلی- آن- برونته)
=یکی از سه گروه بزرگ آریایی (قوم پارت)
=یکی از سه موعود زرتشت (هشیدر)
=یکی از شهرهای بزرگ باستان که افلاطون در تدوین اثرخود مدینه فاضله آمده است (اسپارت)
=یکی از صفات الهی (ستار)
=یکی از طبقات اجتماعی در جوامع قدیم (بیله وران)
=یکی از طوایف ترک (ایرملو)
=یکی از طولانی ترین رودخانه های جهان (آمازون)
=یکی از غذاهای سنتی ایرانی (کباب بختیاری)
=یکی از غلات شبیه گندم ( جو)
=یکی از فرقه های هندو در هندوستان (جوگی)
=یکی از فلزات به رنگ نقره (جیوه)
=یکی از فلزات واسطه (آلومینیم)
=یکی از معروفترین رمانهای سیمون دوبوار که در سال 1954 جایزه گنکور را به خود اختصاص داد (ماندارین ها)
=یکی از میقاتهای عمره مفرده (تنعیم- جعرانه)
=یکی از هفت آتشکده بزرگ پارسیان (آذرمهر)
=یکی از معتبر ترین دانشگاه های آمریکا (ویرجینیا)
=یکی از نهرهای بزرگ رود جیحون (فرب)
=یکی در گویش گیلکی (ایتا)
=یک ویروس رایانه ای که فایل کام را آلوده میکند (آی آن دای)
=یگانگی( یکتایی )
=یل (پهلوان - دلیر- دلاور- مبارز)
=یلان ( پهلوانان -دلیران)
=یلکن (منجنیق)
=یلمان (ضرب شمشیر)
=یلمه ( قبا - جامه بلند )
=یلنجوق (عود - عود خوشبو- عود هندی)
=یله ( رها - آزاد - دام - ول)
=یم (دریا)
=یمام (کبوتر صحرایی)
=یمن (خیر - برکت - خوشبختی - نیک بختی)
=یگانگی (وحدت)
=ینبوع ( چشمه )
=ینگ (شکل- طرز -قاعده)
=ینگه (یدک- دنباله- دنباله رو عروس)
=ینگه دنیایی (یانکی)
=ینگی (نو - جدید - تازه)
=یواش ( آهسته - آرام )
=یورش (هجوم - تاخت و تاز)
=یوزپلنگ (یتا- فهد)
=یوزیدن ( جستن )
=یوسه ( اره- اره نجاری )
=یوغ (لباد ، بندگی )
=یوفی ( یاوه گو- لافزن )
=یوک (سیخ تنور)
=یوم الزحام ( روز قیامت )
=یومیه (روزانه)
=یون (نمد زین)
=یونجه عرب ( قت )
=یونی که بار منفی دارد (آنیون)
=ییلاق (هدیش- سردسیر)
=ییلاق کرج ( واریان)
=ییلاقی در استان البرز ( آسارا )